به گزارش شهرآرانیوز، پروانه معصومی، بازیگر قدیمی و برجسته سینما و تلویزیون، امروز (دوشنبه، ۶ آذرماه)، در ۷۹سالگی، درگذشت. او در چند فیلم و سریال مذهبی نیز نقشآفرینی کرده بود. به همین مناسبت، یکی از مصاحبههای این بازیگر درباره این جنبه از فعالیتهایش را مرور میکنیم.
خانم معصومی! مخاطبان قاب شیشهای شما را با بازی ماندگارتان در نقش همسر مالک اشتر در سریال امام علی (ع) میشناسند. از این سریال خاطرهانگیز برایمان بگویید.
سریال امام علی (ع) برای من توأم با خاطرات بسیار شیرین است. هر وقت یاد این سریال میافتم، این باور در ذهنم زنده میشود که اکیپی که آن سریال را ساختند همگی آمده بودند تا بهعشق امیرالمؤمنین کار کنند. ما بازیگر و فیلمساز نبودیم. ما ارادتمندان به علی (ع) بودیم که میخواستیم از طریق این فیلم به او ادای احترام و عشق کنیم. من خودم سر آن سریال پایم شکسته بود و نمیتوانستم بازی کنم. نکتهای را درباره سریال امام علی (ع) به شما بگویم که اولین بار است رسانهای میکنم. آن زمان، آقای میرباقری به من گفتند: «اگر شما این نقش را بازی نکنید، من اصلاً چنین شخصیتی در فیلم نمیگذارم و این سریال بدون نقش هاجر، همسر مالک، ساخته خواهد شد.» خود این مسئله خیلی به من انگیزه داد که با وجود مشکل جسمانیای که داشتم عاشقانه کار کنم. من تنها مدت ۱۰ روز سر فیلمبرداری این سریال حضور داشتم. این ۱۰ روز در زمانی بود که فیلمبرداری تمامی بخشهای سریال به پایان رسیده بود و تنها سکانسهای همسر مالک اشتر در یک میدان باقی مانده بود. شکستگی پا باعث شد تا داوود میرباقری، کارگردان این سریال، شرایطی را فراهم کند تا سکانسی که من باید در آن راه میرفتم بدون حرکت بازی کنم؛ اما من این مسئله را قبول نکردم و ترجیح دادم با همان پای شکسته ــ که مجبور بودیم گچ آن را باز کنیم ــ بازی کنم. درد پای من آنقدر زیاد شده بود که گریه و نالهای که باید در این سکانس انجام میدادم تبدیل به واقعیت شد و این هنوز هم برایم خاطرهانگیز است.
برسیم به مشهد و امام رضا (ع). چه حسی به حضرت رضا دارید؟
من به ایشان احساس مالکیت دارم؛ فکر میکنم او از آنِ ماست. خدا خواسته امام رضا (ع) ایران بیایند و ما در جوار ایشان باشیم. من همیشه شاکرم که امام رضا در ایراناند و هر وقت بخواهند اجازه میدهند که ما به پابوسیشان بیاییم. دوست دارم فیلمی برایشان بسازم و احساسم را از این طریق نشان دهم، احساس خودم و همه مردم ایران زا که از بودن و حضور ایشان در این کشور خیلی مسرور و خوشحالاند.
آخرین سفر مشهدتان کی بوده؟
حدود دو سال قبل، هرچند دوست دارم هر سال برای زیارت بیایم. زمستان دو سال قبل هم که آمدم، ایام شهادت امام رضا (ع) بود. هوا سرد و زمین یخبسته بود، ولی میدیدم مردم از جادهها با پای پیاده مشهد میآمدند. خیلی صحنههای عجیبی را در سفر آخر مشهد شاهد بودم.
خاطرهانگیزترین سفری که به مشهد داشتهاید ... .
من سالهاست در روستایی در شمال کشور زندگی میکنم. یک بار با تعدادی از خانمهای همسایه که تا آن زمان مشهد نیامده بودند راهی مشهد شدیم. از شمال، تهران رفتیم و از آنجا بهاتفاق خواهرم بلیت قطار گرفتیم. دوستان من تا آن زمان قطار سوار نشده بودند و خیلی از این مسئله خوشحال بودند. حدود اذان صبح بود که ما به مشهد رسیدیم و بلافاصله حرم مطهر رفتیم. خیلی شنیدهام و شنیدهایم که میگویند در حرم معجزه اتفاق میافتد؛ من در آن سفر چندتا از این معجزهها را دیدم، و البته خیلی خوشحال بودم که امام هشتم مرا لایق آن دانستهاند که من وسیلهای بشوم زنهایی که تابهحال مشهد نیامده بودند زائر حرمشان شوند. خیلی صحنههای بهیادماندنی پیش آمد. حرم خلوت بود و ما توانستیم هم زیارت کنیم و هم نماز صبح را بخوانیم. دوستانم که اولین سفرشان به مشهد بود خیلی ذوقزده بودند؛ اولین بار بود امام را ملاقات میکردند و من از شوق آنها و اینکه من وسیلهای شدهام که آنها به مشهد بیایند خیلی خوشحال بودم. در آن سفر، اتفاقات خیلی خوبی بود و من هنوز خاطراتش را بهیاد دارم. یادم هست بهخاطر آن سفر و خاطرات خوبش و اینکه امام چقدر آبروی مرا پیش دوستانم حفظ کردند بارها از ایشان تشکر کردم.
مشهد برای شما چگونه شهری است؟
مشهد برای من بهشتی است که نظیر ندارد. با بودن امام رضا (ع) این شهر به یک قطعه ملکوتی و بهشتی تبدیل شده که انسان وقتی به آن سفر میکند روزهای خاطرهانگیزی را میگذراند. مهمترین حس جاری در مشهد حس آرامش و سکوت است، آرامش رازآلودی که از لحظه حضور در مشهد سراغ آدم میآید و در بارگاه سلطان خراسان به اوج خود میرسد.
لحظههای حضور در حرم مطهر چه حسی دارد؟
لحظههای ناب و بیتکرار و پر از آرامش، جایی که مینشینم به آدمها نگاه میکنم و لذت میبرم. بهخصوص وقتی پشت پنجرهفولاد میایستم و آدمهایی را میبینم که با یک دنیا آرزو و تمنا و امید به حرم آمدهاند، بهیقین میرسم که حتماً آنها به حاجت و خواستهشان میرسند. نمیدانید گاهی چقدر به حسوحالشان غبطه میخورم و برایم رشکبرانگیز است که لحظههایی مثل آنها را تجربه کنم. گاهی ساعتها مینشینم و این صحنهها را نگاه میکنم و به آرامش میرسم. اصلاً حرم مطهر امام هشتم آرامشی به انسان میدهد که واقعا باشکوه و بینظیر است.
چه چیزی از حرم بیشتر برایتان جذابیت دارد؟
هوای حرم امام رضا (ع) حال آدم را خوب میکند. همهچیز در حرم امام رضا دیدنی و جذاب است.
بیشتر دوست دارید چه لحظههایی در حرم مطهر باشید؟
من وقت اذان صبح را خیلی دوست دارم. معمولاً سحرها را در حرم هستم تا خورشید طلوع کند. درخشش خورشید صبح روی گنبد طلا بسیار جذاب و دیدنی است، از آن لحظههای رؤیایی که محال است انسان در موقعیت دیگری آن را تجربه کند. مشهد جزو اولین شهرهای کشور ماست که خورشید در آن طلوع میکند و دیدن لحظه طلوع در بارگاه سلطان خراسان خیلی دیدنی و باشکوه است. در آن لحظهها، حال خیلی خوبی به انسان دست میدهد و انسان آنچه دوست دارد را تجربه میکند.
امام رضا (ع) را به چه صفتی میشناسید؟
میگویند او ضامن آهوست، ولی من معتقدم او ضامن همه موجودات است. خاطرهای برایتان بگویم: حدود ۳۷ سال قبل، ماه رمضان، با مادرشوهرم مشهد آمدیم. حرم امام رضا (ع) خیلی خلوت بود؛ کلاً آن زمانها حرم مثل الآن اینقدر شلوغ نبود. ما شب تا نزدیک سحر را حرم میماندیم؛ بعد میرفتیم که سحری بخوریم. یک شب که همینطور توی خلوتی حرم نشسته بودیم، یکهو دیدم یک موش خیلی با آرامش توی حرم میچرخد و غذای خودش را پیدا میکند و میخورد و بعد میرفت جایی قایم میشود که گویا لانهاش است. به مادرشوهرم گفتم: «ببین: امام رضا (ع) فقط ضامن آهو نیست، ضامن این موش هم هست و این حیوان هم به امام رضا پناهنده شده.»
شما که از اهالی سینما و تلویزیون هستید از فیلمهایی که برای حضرت ساخته شده راضی هستید؟
نه! با توجه به عشق و ارادتی که مردم به امام رضا (ع) دارند، ما خیلی فیلم کم داریم. من خودم بهعنوان یک بازیگر نمیدانم تاکنون چند بار به زیارت حرم امام رضا (ع) آمدهام، چون از کودکی زیاد به زیارت آقا میرفتم و آرزویم این است که سالی یک مرتبه به زیارت آقا مشرف شوم. حتی فیلمنامهای هم سالها پیش درباره امام رضا (ع) نوشتم که قصهای واقعی بود که برای خودم اتفاق افتاد. پیشنهاد میکنم در ارتباط با امام رضا (ع) فیلمهایی ساخته شود که رئال باشند. درباره زائران حرم خیلی فیلمها میشود ساخت.
خودتان دنبال ساخت فیلمنامهتان هستید؟
بله؛ خیلی دوست دارم ساخته شود، ولی جوری که این حس جاری در آن گرفته نشود: من دوست دارم آن حس آرامش و دلدادگی آدمها، عشقشان به امام رضا (ع)، به زبان ساده و صمیمی در فیلمم بیاید. روابط امام رضا (ع) با زائرانش ساده و صمیمی و عاشقانه است، پیچیدگی خاصی ندارد.
و کلام آخر.
من همیشه در محضر ایشان سراپا تمنا و آرزو و دعا میشوم، ولی این بار و از این راه دور از ایشان خواهش میکنم که برای کسانی که تابهحال مشهد نیامدهاند و حرم ایشان را ندیدهاند شرایطی را مهیا کنند تا این سفر برایشان پیش بیاید.
منبع: شمس توس